تاريخ: 16 اسفند 1391
ساعت: 2:30 بعد از ظهرآن قدر گفتم تا زبانم مو در آورد
I kept talking until I was blue in the face
این یك اشتباه لپی است
This is a slip of the tongue.
او همیشه روده درازی می کند
He is always bending someone’s ears
برای دیدن مادرم دل تو دلم نبود
I had my heart in my mouth to see my mother
او در کلاس همیشه سراپا گوش بود
He was all ears in the class
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: اصطلاحات سری دوم,